جوجه طلایی من

سلام پسر گلم

1390/10/24 21:56
732 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلملبخند

بعد از مدت ها اومدم  به وبلاگمون تا دوباره برات بنویسم. از چند روز بعد از آخرین مطلب نوشته شدم(اواخر ماه سوم) حالم بد شد و بردنم بیمارستان. تو استراحت مطلق قرار گرفتم. خیلی برام سخت بود.  دراز کشیدن توی رختخواب، خونریزیم که قطع نمی شد، درد کتفم تا بندبند انگشتام که نمی تونستم از مسکن استفاده کنم، و به دردسر افتادن بابارضا و پدر جون و مادرجون و دایی مصطفی . از خدا میخوام برای هیچ مامانی دیگه چنین اتفاقی نیفته.

niniweblog.com

الان یک ماه و شاید کمتر به تولدت مونده. از خدا میخوام که صحیح و سالم باشی. گهگاهی موقعیتی تازه ای که قراره توش قراربگیرم  و مسئولیت های جدید خیلی ذهنمو به خودش مشغول می کنم. تمام سعیم رو میکنم که برات مامانی خوبی باشم. 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

dp
3 دی 90 1:51
با سلام . وبلاگ ملیسا خانم با موضوعیت اولین شب یلدا به روز شد. باعث سرافرازی ماست که به وبلاگ پاره تنمون سری بزنید و با نظرات قشنگتون چراغی از مهر و محبت برای آینده نو گلمون روشن کنید .